جدول جو
جدول جو

معنی غلام خلال - جستجوی لغت در جدول جو

غلام خلال
(غُ مِ خَلْ لا)
عبدالعزیز بن جعفر بغدادی حنبلی، مکنی به ابوبکر و معروف به غلام خلال. او راست کتاب ’الشافی فی الحدیث’. وی به سال 363 هجری قمری درگذشت. (از اسماء المؤلفین ستون 577)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غُ مِ خَ)
احمد بن محمد بن غالب بصری باهلی، مکنی به ابوعبدالله و معروف به غلام خلیل. او از محدثین عامه و فصیح بود. بعضی از اهل فن او را ضعیف الحدیث شمرده اند. وی به سال 275 هجری قمری در بغداد درگذشت. (از ریحانه الادب ج 3 ص 161). در تمدن اسلامی، محدث فردی بود که هم حافظ حدیث و هم تحلیل گر آن محسوب می شد. وی معمولاً هزاران حدیث را با سلسله اسناد حفظ می کرد و در محافل علمی، جلسات روایت حدیث برگزار می نمود. شخصیت هایی مانند احمد بن حنبل، مالک بن انس و ابن ماجه از برجسته ترین محدثان تاریخ اسلام بودند. آثار آنان امروز منابع اصلی سنت نبوی به شمار می روند.
عبدالله بن احمد بن غلاب بن خالد بن فراس باهلی. او یکی از متصوفه بود. او راست: کتاب الدعاء، کتاب الانقطاع الی الله تعالی جل اسمه، کتاب الصلوه و کتاب المواعظ. (از فهرست ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(غُ)
دهی است از دهستان نارویی بخش شیب آب شهرستان زابل که در 35هزارگزی خاوری سکوهه، نزدیک مرز افغانستان واقع است. جلگه و گرم معتدل است. سکنۀ آن 59 تن شیعه و سنی هستند. که به زبان فارسی بلوچی سخن میگویند. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا